آسمان نیلی

 

 

 

یا مقلب القلوب و الابصار
پرده افکن حجاب دل بردار
در ریا و تقلب و تقلید
دل و دین داده‌ایم بر سر دار
چشم ما را بصیر و روشن کن
سبزه بر دل بزن به فصل بهار
در تعمق به روز و شب باشیم
یا مدبراللیل و النهار
در تحول جهان سراسر نور
کائناتت مدام از پی یار
یا محول الحول و الاحوال
بیش از این چشم دل به ره مگذار
ما بلاجو و منتظر باشیم
جز به این بهر ما نباشد کار
حول حالنا الی احسن الحال
جز به عشقت همه کنیم انکار
در تحول شرر فکن بر جان
چشم ما شد به روی او بیمار
در تدبر نما همه عاشق
تا قلوب از خدا شود سرشار
حال ما را تحولی باید
تا ز خواب جهالت هُش و بیدار
احسن الحال می شود بر ما
تا رسد گاه وصل آن دلدار
سالیان خوانده‌ایم آیة عید
آیه‌های بشارت و انذار
بهر ما خوان تو آیه وصلت
تا که گردون ما شود به مدار

نوشته شده در یک شنبه 29 اسفند 1385برچسب:یا مقلب القلوب و الابصار,ساعت 11:1 AM توسط نازی| |

 

 

 

بهار آمد و من هنوز پاییزم

چگونه زین قفس تنگ زرد بگریزم

بده طناب بلندی به قامت خورشید

امید یخ زده ام را به دار آویزم .

نوشته شده در یک شنبه 28 اسفند 1385برچسب:,ساعت 11:54 PM توسط نازی| |

 

 

 

باز هفت سین سرور

ماهی و تنگ بلور

سکه و سبزه و آب

نرگس و جام شراب

باز هم شادی عید

آرزوهای سپید

باز لیلای بهار

باز مجنونی بید

باز هم رنگین کمان

باز باران بهار

باز گل مست غرور

باز بلبل نغمه خوان

باز رقص دود عود

باز اسفند و گلاب

باز آن سودای ناب

کور باد چشم حسود

باز تکرار دعا

یا مقلب القلوب

یا مدبر النهار

حال ما گردان تو خوب

راه ما گردان تو راست

باز نوروز سعید

باز هم سال جدید

باز هم لاله عشق

خنده و بیم و امید

نوشته شده در شنبه 28 اسفند 1385برچسب:,ساعت 11:49 PM توسط نازی| |

 

 

 

 

 

خدایـــا دلــــــم بـــاز امشب گــــــرفته.!!

 

   بیــــــا تا کمی با تـــو صـــــحبت کنـــم...

 

              بیا تا دل کوچــــــــــکم را

 

    خدایـــا فقــــط با تـــو قسمت کنم..!

 

           خدایـــــا بیــا پشت آن پنــجــره..

 

   که وا می شود رو به ســــــوی دلــــــــم!!

 

     بیـــا پــــرده ها را کنـــاری بزن..

 

        که نــــــورت بتــابد به روی دلـــــــم!!!

 

         خدایـــا کمـــک کـــن :

 

    که پـــروانه ی شعر من جــــان بگیرد..

 

                کمی هم به فـــــکر دلـــــــم باش...

 

               مبـــادا بمیـــرد...!!!

 

    خــــدایــا دلــــــم را

 

     که هر شب نــفس می کشـــد در هوایـــــت..

 

    اگر چه شــــــکســــــته!!!

 

                       شبــــی می فرســــتم بــرایــت...!!!


 

 

نوشته شده در سه شنبه 17 اسفند 1385برچسب: ,ساعت 1:54 PM توسط نازی| |

 

نوشته شده در جمعه 13 اسفند 1385برچسب:,ساعت 3:8 PM توسط نازی| |

 

نوشته شده در جمعه 13 اسفند 1385برچسب:,ساعت 2:52 PM توسط نازی| |

 

 

 

 

 

 

کسی که بهشت را بر زمین نیافته است

آن را در آسمان نیز نخواهد یافت

خانه ی خدا نزدیک ماست

و تنها اثاث آن ، عشق است….

 

 

نوشته شده در جمعه 13 اسفند 1385برچسب:خدا,ساعت 2:9 PM توسط نازی| |

 

كوله ‌پشتي‌اش‌ را برداشت‌ و راه‌ افتاد.

رفت‌ كه‌ دنبال‌ خدا بگردد و گفت: تا كوله‌ام‌ از خدا پر نشود برنخواهم‌ گشت.

نهالي‌ رنجور و كوچك‌ كنار راه‌ ايستاده‌ بود، مسافر با خنده‌اي‌ رو به‌ درخت‌ گفت: چه‌ تلخ‌ است‌ كنار جاده‌بودن‌ و نرفتن.

درخت‌ زيرلب‌ گفت: ولي‌ تلخ‌ تر آن‌ است‌ كه‌ بروي‌ و بي ‌ره آورد برگردي. كاش‌ مي‌دانستي‌ آنچه‌ در جست‌وجوی آني، همين‌جاست ...
 
مسافر رفت‌ و گفت: يك‌ درخت‌ از راه‌ چه‌ مي‌داند، پاهايش‌ در گِل‌ است، او هيچ‌گاه‌ لذت‌ جست‌وجو را نخواهد يافت.

و نشنيد كه‌ درخت‌ گفت: اما من‌ جست‌وجو را از خود آغاز كرده‌ام‌ و سفرم‌ را كسي‌ نخواهدديد؛ جز آن‌ كه‌ بايد.

مسافر رفت‌ و كوله‌اش‌ سنگين‌ بود. هزار سال‌ گذشت، هزار سالِ‌ پر خم‌ و پيچ، هزار سالِ‌ بالا و پست. مسافر بازگشت رنجور و نااميد. خدا را نيافته‌ بود، اما غرورش‌ را گم‌ كرده‌ بود ...

به‌ ابتداي‌ جاده‌ رسيد. جاده‌اي‌ كه‌ روزي‌ از آن‌ آغاز كرده‌ بود. درختي‌ هزار ساله، بالا بلند و سبز كنار جاده‌ بود.

زير سايه‌اش‌ نشست‌ تا لختي‌ بياسايد.

مسافر درخت‌ را به‌ ياد نياورد. اما درخت‌ او را مي‌شناخت.

درخت‌ گفت: سلام‌ مسافر، در كوله‌ات‌ چه‌ داري، مرا هم‌ ميهمان‌ كن.

مسافر گفت: بالا بلند تنومندم، شرمنده‌ام، كوله‌ام‌ خالي‌ است‌ و هيچ‌ چيز ندارم.

درخت‌ گفت: چه‌ خوب، وقتي‌ هيچ‌ چيز نداري، همه‌ چيز داري. اما آن‌ روز كه‌ مي‌رفتي، در كوله‌ات‌ همه‌ چيز داشتي، غرور كمترينش‌ بود، جاده‌ آن‌ را از تو گرفت.

حالا در كوله‌ات‌ جا براي‌ خدا هست و قدري‌ از حقيقت‌ را در كوله‌ مسافر ريخت...

دست‌هاي‌ مسافر از اشراق‌ پر شد و چشم‌هايش‌ از حيرت‌ درخشيد و گفت: هزار سال‌ رفتم‌ و پيدا نكردم‌ و تو نرفته‌اي، اين‌ همه‌ يافتي!

درخت‌ گفت: زيرا تو در جاده‌ رفتي‌ و من‌ در خودم، و پيمودن‌ خود، دشوارتر از پيمودن‌ جاده‌هاست ...

* اين داستان برداشتي است از فرمايش حضرت علي(ع)، "من عرف نفسه فقد عرف ربه" (آن کس که خود را شناخت، به تحقيق که خدا را شناخته است).

نوشته شده در یک شنبه 8 اسفند 1385برچسب:,ساعت 8:38 PM توسط نازی| |

پیامبر اکرم(ص):

عمل اندك همراه با دانش، بهتر از عمل بسیار همراه با نادانی است.

 

 

 

 امام علی (ع):

بی نياز ترين مردم كسي است كه به قسمت خدا راضي باشد.

 

امام علی(ع):
قِیمَةُ كُلِّ امْرِئٍ ما یُحْسِنُهُ.
ارزش هر كس به اندازۀ چیزی است که می‌داند و به خوبی از عهدۀ آن برمی‌آید.

 

نوشته شده در یک شنبه 8 اسفند 1385برچسب:,ساعت 8:35 PM توسط نازی| |

گذشته ات را بدون هيچ تاسفي بپذير،با اعتماد زمان حال را بگذران و بدون ترس براي آينده آماده شو.
ايمان را نگهدار و ترس را به گوشه اي انداز.
شک هايت را باور نکن و هيچگاه به باورهايت شک نکن.
زندگي شگفت انگيز است،فقط اگربدانيد که چطور زندگي کنيد.
اطرافت را نگاه کن همه زيبايي است،چشمان من و تو شايد خوب نمي بيند!

نوشته شده در یک شنبه 8 اسفند 1385برچسب:,ساعت 8:33 PM توسط نازی| |

نجار پيري خود را براي بازنشسته شدن آماده مي كرد. يك روز او با صاحبكارخود موضوع را در ميان گذاشت. پس از روزهاي طولاني و كار كردن و زحمت كشيدن، حالا او به استراحت نياز داشت و براي پيدا كردن زمان اين استراحت مي خواست تا او را از كار بازنشسته كنند.

صاحب كار او بسيار ناراحت شد و سعي كرد اورا منصرف كند، اما نجار بر حرفش و تصميمي كه گرفته بود پافشاري كرد. سر انجام صاحب كار در حالي كه با تأسف با اين درخواست موافقت مي كرد، از او خواست تا به عنوان آخرين كار، ساخت خانه اي را به عهده بگيرد. نجار در حالت رودربايستي، پذيرفت در حالي كه دلش چندان به اين كار راضي نبود. پذيرفتن ساخت اين خانه بر خلاف ميل باطني او صورت گرفته بود. براي همين به سرعت مواد اوليه نامرغوبي تهيه كرد و به سرعت و بي دقتي، به ساختن خانه مشغول شد و به زودي و به خاطر رسيدن به استراحت، كاررا تمام كرد. سپس او صاحب كار را از اتمام كار باخبر كرد.

صاحب كار براي دريافت كليد اين آخرين كار به آنجا آمد. زمان تحويل كليد، صاحب كار آن را به نجار بازگرداند و گفت: اين خانه هديه اي است از طرف من به تو به خاطر سال هاي همكاري!

نجار يكه خورد و بسيار شرمنده شد.

در واقع اگر او مي دانست كه خودش قرار است در اين خانه ساكن شود، لوازم و مصالح بهتري براي ساخت آن به كار مي برد و تمام مهارتي كه در كار داشت براي ساخت آن به كار مي برد. يعني كار را به صورت ديگري پيش مي برد.

 

نتيجه اخلاقي: اين داستان ماست. ما زندگيمان را مي سازيم. هر روز مي گذرد. گاهي ما كمترين توجهي به آنچه كه مي سازيم نداريم، و ناگهان در زماني در اثر اتفاق غير مترقبه مي فهميم كه مجبوريم در همين ساخته ها زندگي كنيم. گرچه اگرچنين تصوري داشته باشيم، تمام سعي خود را براي ايمن كردن شرايط زندگي خود ميكنيم ولي افسوس كه نمي دانيم كه چه زود فرصت ها از دست مي روند و گاهي بازسازي آنچه ساخته ايم، ممكن نيست. ما نجار زندگي خود هستيم و روزها، چكشي هستند كه بر يك ميخ از زندگي ما كوبيده مي شود. يك تخته در آن جاي مي گيرد و يك ديوار برپا مي شود.

مراقب سلامتي خانه اي كه براي زندگي خود مي سازيم باشيم.

نوشته شده در یک شنبه 8 اسفند 1385برچسب:,ساعت 8:27 PM توسط نازی| |

اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی

و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد

و اگر اینگونه نیست، تنهائیت کوتاه باشد

و پس از تنهائیت، نفرت از کسی نیابی

آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد

بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کني.



برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی

از جمله دوستان بد و ناپایدار

برخی نادوست، و برخی دوستدار

که دست کم یکی در میانشان

بی تردید مورد اعتمادت باشد.



و چون زندگی بدین گونه است

برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی

نه کم و نه زیاد، درست به اندازه

تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهد

که دست کم یکی از آنها اعتراضش به حق باشد

تا که زیاده به خودت غرّه نشوی.



و نیز آرزومندم مفیدِ فایده باشی

نه خیلی غیرضروری

تا در لحظات سخت

وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است

همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سرِ پا نگهدارد.



همچنین، برایت آرزومندم صبور باشی

نه با کسانی که اشتباهات کوچک میکنند

چون این کارِ ساده ای است

بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر میکنند

و با کاربرد درست صبوری ات برای دیگران نمونه شوی.



و امیدوام اگر جوان كه هستی

خیلی به تعجیل، رسیده نشوی

و اگر رسیده ای، به جوان نمائی اصرار نورزی

و اگر پیری، تسلیم ناامیدی نشوی

چرا که هر سنّی خوشی و ناخوشی خودش را دارد

و لازم است بگذاریم در ما جریان یابند.



امیدوارم سگي را نوازش کنی

به پرنده ای دانه بدهی، و به آواز یک سَهره گوش کنی

وقتی که آوای سحرگاهیش را سر می دهد

چرا که به این طریق

احساس زیبائی خواهی یافت، به رایگان.



امیدوارم که دانه ای هم بر خاک بفشانی

هرچند خُرد بوده باشد

و با روئیدنش همراه شوی

تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد.



بعلاوه، آرزومندم پول داشته باشی

زیرا در عمل به آن نیازمندی

و برای اینکه سالی یک بار

پولت را جلو رویت بگذاری و بگوئی: این مالِ من است.

فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان ارباب دیگری است!

 



و در پایان، اگر مرد باشی، آرزومندم زن خوبی داشته باشی

و اگر زنی، شوهر خوبی داشته باشی

که اگر فردا خسته باشید، یا پس فردا شادمان

باز هم از عشق حرف برانید تا از نو بیاغازید.

 

 

اگر همه ي اينها که گفتم فراهم شد
ديگر چيزي ندارم برايت آرزو کنم!

 

            ویکتورهوگو

نوشته شده در یک شنبه 8 اسفند 1385برچسب:,ساعت 8:25 PM توسط نازی| |

 

بچه شروري اطرافيان خود را با سخنان زشتش ناراحت مي كرد. روزي پدرش جعبه اي پراز ميخ به او داد و گفت: هر بار كه كسي را با حرف هايت نارحت كردي، يكي از اين ميخ هارا به ديوار انبار بكوب.

 

روز اول پسرك بيست ميخ به ديوار كوبيد، پدر از او خواست تا سعي كند تعداد دفعاتي كه ديگران را مي آزارد، كم كند. پسرك تلاش خود را كرد و تعداد ميخ هاي كوبيده شده به ديوار كمتر و كمتر شد.

 

يك روز پدرش به او پيشنهاد كرد تا هر بار كه توانست از كسي بابت حرف هايش معذرت خواهي كند، يكي از ميخ ها را از ديوار بيرون بياورد. روزها گذشت تا اين كه يك روز پسرك پيش پدرش آمد و با شادي گفت: بابا، امروز تمام ميخ هارا از ديوار بيرون آوردم!

 

پدر دست پسرش را گرفت و با هم به انبار رفتند، پدر نگاهي به ديوار انداخت و گفت: آفرين پسرم كار خوبي انجام دادي، اما به سوراخ هاي ديوار نگاه كن ...

 

ديوار ديگر مثل گذشته صاف و تميز نيست، وقتي تو عصباني مي شوي و با حرف هايت ديگران را مي رنجاني، چنين اثري بر قلب شان مي گذاري، تو مي تواني چاقويي در دل انساني فرو كني و آن را بيرون بياوري، اما هزاران بار عذر خواهي هم نمي تواند زخم ايجاد شده را خوب كند.

نوشته شده در یک شنبه 8 اسفند 1385برچسب:,ساعت 8:15 PM توسط نازی| |

 

- هر باور، چيزي را حقيقي انگاشتن است.

 

- اگر تو باوري داشته باشي، دست از جست و جو برمي‌داري؛ اگر باوري داشته باشي گمان مي‌کني که از قبل میدانی.

 

- انسان براي برخورداري از شادي بايد خودش را باور کند.

 

- شما نمي‌توانيد با تنفر داشتن از ديگري خودتان را به خدا نزديکتر کنيد، چه باور داشته باشيد که اين خشمي به جاست يا نه. رابطه ميان روح (انسان) و خدا بر اساس عشق است و جايي که عشقي پاک است، هيچ جايي براي هيچ نوع خشمي وجود ندارد.

 

- خوش بين باشيد اما خوش‌بين دير باور.

 

- وقتي باور داري که مي‌تواني، حتما مي‌تواني!

 

- باور خود را در عملکردتان پياده کنيد.

 

- هر آنچه که بايد، انجام بده و به تحقق آرزوهايت ايمان داشته باش؛ هر آنچه که باشند.

 

- کساني که به توانايي‌هاي خود باور دارند، به کارهاي دشوار به ديده‌ چالش‌هايي مي‌نگرند که بايد بر آنها پيروز شوند نه به شکل تهديدهايي که بايد از آنها دوري گزينند.

 

- به آرزوهاي خود ايمان بياوريد و به گونه‌اي به آنها بينديشيد که گويي به زودي رخ مي‌دهند.

 

- ما در بين کساني که با ما هم عقيده اند، احساس آرامش داريم، اما زماني بزرگ مي‌شويم که در بين کساني باشيم که با ما هم عقيده نباشند.

 

- ايمان و باور ما در ابتداي هر مسئوليت دشوار، تنها عاملي است که موفقيت نهايي مان را تضمين مي‌کند.

 

- جهان فقط چيزهايي را به ما مي‌دهد که باور داريم مي‌توانيم داشته باشيم.

 

- مادامي که خود را باور داريد، مي‌دانيد چگونه زندگي کنيد.

 

- به کسي که حقيقت را جستجو مي‌کند باور داشته باش و به کسي که مدعي دستيابي به حقيقت است، شک کن.

نوشته شده در یک شنبه 8 اسفند 1385برچسب:باور,ساعت 8:13 PM توسط نازی| |

 

مرد مسنی به همراه پسر ٢۵ ساله اش در قطار نشسته بود. در حالی که مسافران در صندلیهای خود نشسته بودند، قطار شروع به حرکت کرد .

 

به محض شروع حرکت قطار پسر ٢۵ ساله که کنار پنجره نشسته بود پر از شور و هیجان شد. دستش را از پنجره بیرون برد و در حالی که هوای در حال حرکت را با لذت لمس میکرد فریاد زد: پدر نگاه کن درختها حرکت میکنن.

 

مرد مسن با لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد. کنار مرد جوان، زوج جوانی نشسته بودند که حرفهای پدر و پسر را می شنیدند و از حرکات پسر جوان که مانند یک کودک ۵ ساله رفتار میکرد، متعجب شده بودند

 

ناگهان جوان دوباره با هیجان فریاد زد: پدر نگاه کن دریاچه، حیوانات و ابرها با قطار حرکت میکنند.

 

زوج جوان پسر را با دلسوزی نگاه میکردند. باران شروع شد چند قطره روی دست مرد جوان چکید. او با لذت آن را لمس کرد و چشمهایش را بست و دوباره فریاد زد: پدر نگاه کن باران میبارد، آب روی من چکید .

 

زوج جوان دیگر طاقت نیاورند و از مرد مسن پرسیدند: چرا شما برای مداوای پسرتان به پزشک مراجعه نمیکنید؟

 

مرد مسن گفت: ما همین الان از بیمارستان بر میگردیم، امروز پسر من برای اولین بار در زندگی میتواند ببیند.

نوشته شده در یک شنبه 8 اسفند 1385برچسب:,ساعت 7:55 PM توسط نازی| |

عشق میوه تمام فصل هاست و دست همه کس به شاخسارش می رسد . مادر ترزا
عشق نخستین سبب وجود انسانیست .  وونارگ
عشق همچون توفان سرزمین غبار گرفته وجود را پاک می کند و انگیزه رشد و باروری روزافزون می گردد .  ارد بزرگ
عشق ما را می کشد تا دوباره حیاتمان بخشد .  شکسپیر
عشق مانند بیماری مسری است که هر چه بیشتر از آن بهراسی زودتر به آن مبتلا میشوی .  شانفور
عشق برای روح عادی یک پیروزی و برای روح بلند یک فداکاریست .  کوستین
عشق هنگامی که شما را می پرورد شاخ و برگ فاسد شده را هرس می کند .  جبران خلیل جبران
عشق برای مرد از احساسات عمیق و غیر ارادی نیست ، بلکه قصد و عقیده است  .  مادام دوژیرادرن
عشق هوس محبوب شدن نزد معشوق است .  زابوتن
عشق نخستین بخش از کتاب مفصل بیوفائی است .  ژرژسان
عشق معجزه ایست . امیل زولا
عشق شیرینی زندگیست .  مارسل تینر
عشق مزیت دو فردیست که دائم سبب رنج و اندوه یکدیگر می شوند  .  سنت بوو
عشق یکنوع تب و حرارت شدید است .  استاندال
عشق گل کمیابی است .  آندره توریه
عشق حادثه ایست .  کولارن
عشق چیزیست که به هیچ چیز دیگر شباهت ندارد . ریشله
عشق ما را میکشد تا دوباره حیاتمان ببخشد . بوبن
عشق شاه کلیدی است که تمام دهلیزهای قلب را میگشاید . ایوانز
عشق این توانائی را می دهد که بگوئید ، پوزش می خوا هم .  کن بلانچارد
عشق یعنی ترس از دست دادن تو  . مثل ایتالیائی
عشق تاریخچه زندگی است.... اما در زندگی مرد واقعه ای بیش نیست .  مادام دواستال
عشق همیشگی است این ما هستیم که ناپایداریم ،عشق متعهد است مردم عهد شکن، عشق همیشه قابل اعتماد است اما مردم نیستند .  لئوبوسکالیا
عشق عبارت است از وجود یک روح در دو کالبد. عاملیست که دو تن را مبدل بفرشته ی واحدی می کند . ویکتور هوگو
عشق رمز بزرگیست . افلاطون
عشق تجارت خطرناکیست که همواره به ورشکستگی می انجامد .  شانفور
عشق نبوغ عقل است. توسنل
عشق دردیست که فقط سه دارو دارد: گرسنگی ، انتظار ، انتحار .  کراتس
عشق نمی دانم چیست و نمی دانم چگونه سپری می شود .  مادموازل دوسگوری
عشق دردیست شدیدتر از تمام دردهای دیگر ، زیرا در عین حال روح و قلب و کالبد را رنج می دهد . ولت
عشق حیات عاشق را تشکیل می دهد و الا معشوق بهانه است . آلفونس کار
عشق ظالمی است که به احدی رحم نمی کند .  کرنی
عشق ، خطای فاحش فرد در تمایز یک آدم معمولی از بقیه ی آدم های معمولی است .  برنارد شاو
عشق چیزیست که بیعقلان را عاقل می کند و عاقلان را عاقلتر می نماید و آن ها را که بیش از اندازه عاقلند را کمی بی قید می سازد .؟
عشق چیزیست که نخست به شما پرو بال می دهد تا بعد بهتر بتواند بدامتان بیندازد .  د. اسمیت
عشق ، عشق می آفریند . عشق ، زندگی می بخشد . زندگی ، رنج به همراه دارد . رنج ، دلشوره می آفریند . دلشوره ، جرات می بخشد . جرات ، اعتماد می آورد . اعتماد ، امید می آفریند . امید ، زندگی می بخشد . زندگی ، عشق به همراه دارد . عشق ، عشق می آفریند .  مارکوس بیکل
عشق خوشبختی است که دو طرف برای هم ایجاد می کنند . ژرژسان

نوشته شده در یک شنبه 8 اسفند 1385برچسب:عشق,ساعت 7:52 PM توسط نازی| |

 

vجوش صورت

جوش صورت به شکلهای گوناگونی بروز می کند. جوش ساده , عفونی, کورک, دانههای سر سیاه دانه های

 سفید و دانه سرخ از اشکال متفاوت جوش هستند.

یاد آور می شوم یبوست, کم خونی , ناراحتی های قاعدی و تغذیه  نادرست از عوامل مهم بروز جوش زیاد

 هستند. بنابراین ویتامین های E,D,B,A  در درمان جوش تاثیر فراوانی دارند. مهمترین منابع این نوع ویتامین ها نیز

 سبزی,میوه ها , جگر و سبوس غلات است. همچنین باید گوشزد کنم که نگرانی و هیجان هم ممکن است

 موجب ایجاد جوش شود. همچنین بی خوابی , کم خوابی و بد خوابی هم میتواند موجب جوش صورت شود.

vپیاز و جوش صورت

دو سه عدد پیاز متوسط را پس از پوس کندن خرد کنید و در مقدار کمی آب بپزید , به طوری که پیاز کاملا پخته شود

 و آب در ته ظرف باقی نماند.

 پیاز پخته شده را درون یک تکه پارچه  نخی نازک تمیز بپیچد و روی جوش ها بگذارید و پس از چند دقیقه موضع را

 بشویید.

vدانه های سر سیاه و سفید

گیاهانی چون بومادران , بابونه ,رازیانه و گزنه سفید ( از هر کدام یک قاشق غذا خوری) را در آب جوش بریزید, پس

 حوله ای به سر ببندید و به مدت ده دقیقه پوست را روی بخار آن نگه دارید. در این هنگام منافذ پوست شما باز

 شده و شما به آسانی می نوانید با یک پارچه تمیز و یا دستمال کاغذی پوست را در ناحیه دانه های سر سیاه به

 آرامی بفشارید و دانه ها را بیرون آورید و بعد صورت را با آب سرد بشورید تا منافذ پوست تنگ تر بشود.

vعسل و دانه های سر سیاه

عسل افزودن به تقویت پوست و شفا بخشی ,پاک کننده خوبی است .یک قاشق غذا خوری عسل را به آرامی

 حرارت دهید و روی قسمت هایی از پوست که دارای دانه های سر سیاه است بگذارید , پس از 15 دقیقه با یک

 تکه پنبه و آب نیم گرم پوست خود را تمیز کنید و بعد بشویید.اگر لک نیز دارید از خوانه گندم( دو قاشق) به عسل

 اضاف کنید و بعد همین نحو عمل کنید.

vروغن ماهی و لکه های قرمز

پوست را تمیز کنید و بعد با مقداری روغن ماهی لایه ای از چربی رویش بکشید .یکی دو ساعت بعد پوست را با

 اب نیم گرم بشویید

vروغن کرچک و لکه های قهوه ای

این نوع لکه ها را لکه های کبدی گویند. کمبود ویتامین C , E و ریبوفلاوین در این نارسایی موثر است. به اعتقاد

 یکی از کارشناسان برجسته پوست تا زمانی که لکه های قهوه ای روی پوست باقی است باید از روغن کرچک

 استفاده شود. آب خیار یا برگ شاهی خرد شده یا آب آن در از بین بردن این گونه لکها بی اثر نخواهد بود.

 
 

نوشته شده در جمعه 6 اسفند 1385برچسب:,ساعت 12:20 AM توسط نازی| |

WolframAlpha موتور جستجویی است که هدفی متفاوت با موتور جستجوهای معمول دارد...


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 6 اسفند 1385برچسب:,ساعت 12:2 AM توسط نازی| |

معنی جملات و حرف های مهندسان (طنز )


 ۱-  بستگى دارد به ……


یعنى: جواب سوال شما را نمى دانم!


۲- این موضوع پس از روزها تحقیق و بررسى فهمیده شد.

یعنى: این موضوع را بطور تصادفى فهمیدم!


۳- نحوه عمل دستگاه بسیار جالب است.

یعنى: دستگاه کار مى کند و این براى ما تعجب انگیز است!


۴- کاملا انجام شده

یعنى: راجع به ۱۰ درصد کار تنها برنامه ریزى شده !


۵- ما تصحیحاتى روى سیستم انجام دادیم تا آن را ارتقا دهیم.

یعنى: تمام طراحى ما اشتباه بوده و ما از اول شروع کرده ایم!


۶- پروژه بدلیل بعضى مشکلات دیده نشده، کمى از برنامه ریزى عقب است.

یعنى: تاکنون روى پروژه دیگرى کار مى کردیم!


۷- ما پیشگویى مى کنیم…..

یعنى: ۹۰ درصد احتمال خطا مى رود!


۸- این موضوع در مدارک علمى تعریف نشده.

یعنى: تاکنون کسى از اعضا تیم پروژه به این موضوع فکر نکرده است!


۹- پروژه طورى طراحى شده که کاملا سیستم بدون نقص کار مى کند.

یعنى: هرگونه مشکلات بعدى ناشى از عملکرد غلط اپراتورها ست!


۱۰- تمام انتخاب اولیه به کنار گذاشته شد.

یعنى: تنها فردى که این موضوع را مى فهمید از تیم خارج شده است!


۱۱ – کل کوشش ما براى اینست که مشترى راضى شود.

یعنى: ما آنقدر از زمان بندى عقبیم که هر چه که به مشترى بدهیم راضى مى شود!


۱۲- تحویل پروژه براى فصل آخر سال آینده پیش بینى شده است.

یعنى: که تا آن زمان ما مى توانیم مقصر تاخیر در اجراى پروژه را کسى از میان تیم کارفرما پیدا کنیم!


۱۳- روى چند انتخاب بطور همزمان در حال کار هستیم.

یعنى: هنوز تصمیم نگرفته ایم چه کنیم!


۱۴- تا چند دقیقه دیگر به این موضوع مى رسیم.

یعنى: فراموشش کنید، الان به اندازه کافى مشکل داریم!


۱۵- حالا ما آماده ایم صحبتهاى شما را بشنویم.

یعنى: شما هر چه مى خواهید صحبت کنید که البته تاثیرى در کارى که ما انجام خواهیم داد ندارد!


۱۶- بعلت اهمیت تئورى و عملى این موضوع……

یعنى: بعلت علاقه من به این موضوع!


۱۷- سه نمونه جهت مطالعه شما انتخاب شده و آورده شده اند.

یعنى: طبیعتا بقیه نمونه ها واجد مشخصاتى که شما باید بعد از مطالعه به آن برسید، نبوده اند!


۱۸- بقیه نتایج در گزارش بعدى ارائه مى شود.

یعنى: بقیه نتایج را تا فشار نیاورید نخواهیم داد!


۱۹- ثابت شده که ….

یعنى: من فکر مى کنم که …..!


۲۰- این صحبت شما تا اندازه اى صحیح است.

یعنى:از نظر من صحبت شما مطلقا غلط است!


۲۱- در این مورد طبق استاندارد عمل خواهیم کرد.

یعنى: ازجزئیات کار اصلا اطلاع ندارید!


۲۲ – ما شما را میفهمیم.

یعنی: ما خر نیستیم…..

نوشته شده در جمعه 6 اسفند 1385برچسب:طنز,ساعت 11:59 AM توسط نازی| |

در این ترفند قصد داریم به معرفی یک روش کاربردی بپردازیم که با بهره گیری از آن میتوانید کانکشن خود را طوری تنظیم کنید که به هیچ گاه اشغال نشود ؛ بدین شکل که به هنگام تماس به خط تلفن شما ، میتوانید از اینترنت خارج شوید و پاسخ تلفن را بدهید. البته برای این کار باید خط شما قابلیت پشت خطی را داشته باشد.


بدین منظور:
1- از منوی  Start  وارد Control Panel شوید.
2- سپس وارد Network Connections شوید.
3- کانکشنی که با آن به اینترنت وصل میشوید را انتخاب کرده و بر روی آن راست کلیک کنید ، سپس Properties را برگزنید.
4- در پنجره باز شده به تب Advanced بروید.
5- از قسمت پایین ، دکمه Settings را برگزنید.
6- در پنجره جدید باز شده دکمه Edit را بزنید.
7- باز هم در پنجره جدید ، در کادر خالی عبارت Call Waiting را وارد نمایید.
8- در پایان تمام پنجره ها را OK کرده و خارج شوید.

اکنون در صورتی که در اینترنت باشید و کسی با شما تماس بگیرد ، با پیام Call wating now active روبرو خواهید شد.

لازم به ذکر است که باید برای بهره گیری از این سرویس ، مودم شما از Voice پشتیبانی کند و اینکه سیستم های مخابراتی برخی از مناطق امکان این کار را ندارند. همان طور که ذکر شد خط شما نیز باید قابلیت پشت خطی داشته باشد.

نوشته شده در پنج شنبه 5 اسفند 1385برچسب:,ساعت 8:19 PM توسط نازی| |

استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می‌زنیم؟ چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند می‌کنند و سر هم داد می‌کشند؟
شاگردان فکرى کردند و یکى از آن‌ها گفت: چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست می‌دهیم
استاد پرسید: اینکه آرامشمان را از دست می‌دهیم درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد می‌زنیم؟ آیا نمی‌توان با صداى ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد می‌زنیم؟
شاگردان هر کدام جواب‌هایى دادند امّا پاسخ‌هاى هیچکدام استاد را راضى نکرد
سرانجام استاد چنین توضیح داد: هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلب‌هایشان از یکدیگر فاصله می‌گیرد. آن‌ها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند. هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آن‌ها باید صدایشان را بلندتر کنند
سپس استاد پرسید: هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى می‌افتد؟ آن‌ها سر هم داد نمی‌زنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت می‌کنند. چرا؟ چون قلب‌هایشان خیلى به هم نزدیک است. فاصله قلب‌هاشان بسیار کم است.

استاد ادامه داد: هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقى می‌افتد؟ آن‌ها حتى حرف معمولى هم با هم نمی‌زنند و فقط در گوش هم نجوا می‌کنند و عشقشان بازهم به یکدیگر بیشتر می‌شود.
سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بی‌نیاز می‌شوند و فقط به یکدیگر نگاه می‌کنند. این هنگامى است که دیگر هیچ فاصله‌اى بین قلب‌هاى آن‌ها باقى نمانده باشد.
امیدوارم روزی رسد که تمامی انسان ها قلب هایشان به یکدیگر نزدیک شود.

نوشته شده در پنج شنبه 5 اسفند 1385برچسب:,ساعت 1:10 PM توسط نازی| |

۱- در زندگی و معاشرت با دیگران، نرم افزار باشیم نه سخت افزار.
۲- در سایت زندگی، همیشه لینکِ (Mahabbat) داشته باشیم و هیچ گاه برای این سایت، فیلتر نگذاریم.
۳- برای پسوند فایل زندگی اجتماعی و خانوادگی ، از سه کاراکتر « ع» ، « ش » و « ق » استفاده کنیم.
۴- هیچگاه قفل سی دی قلب مردم را نشکنیم . که «تا توانی دلی به دست آور/ دل شکستن هنر نمی‏باشد».
۵- چنانچه در کاری شکست خوردیم آن را « shut down » نکنیم بلکه آن را « restart » کنیم.
۶- برای مانیتور زندگی‏مان بک گراند (Background) سبز یا آبی را در نظر بگیریم، نه سیاه یا دودی .
۷- برای سیستم قلبمان از مانیتورهای تخت و صاف (Flat) استفاده کنیم.
۸- روی کلیدهای عیب کیبورد خودمان انگشت بگذاریم، نه روی کلیدهای عیب کیبورد دیگران.
۹- برای فایل‏های اسرار زندگی مان پسورد ( password) بگذاریم و آنرا مخفی ( hidden ) کنیم.
۱۰- همواره پیش از سخن گفتن، سی پی یوی فکرمان را به کار بیندازیم.
۱۱- صفحه مشکلات مردم ، کلید F1 باشیم و آنان را کمک و راهنمایی (help) کنیم.
۱۲- اگر شخصیت ما ژله‌ای نیست و بزرگ و والاست، این نوع شخصیت، نباید حتی به ما اجازه دهد که
با هر کسی چت (Chat) کنیم و هر کسی با ما چت کند.
۱۳- برای باغ زندگی مردم windows باشیم نه dos !!!
14- یک معادله ریاضی- رایانه‏ای به ما می‏گوید: «تا به فکر ساپورت دیگران نباشیم، دیگران به فکر ساپورت ما نخواهند بود».
۱۵- اگر از کسی بدی و کم لطفی دیدیم ، آنرا « save » نکنیم بلکه آنرا « delete » نماییم و حتی آنرا از ریسایکل بین « recyclebin » قلبمان کاملا” محو کنیم .
۱۶- به دیگران اجازه ندهیم در «سی دی رام» زندگی‏مان هر نوع «سی دی» را که بخواهند، قرار دهند.
۱۷- خانه و دفتر کارمان، به روی مردم نیازمند،«Open» باشد.
۱۸- برای حل اختلافات زناشویی ، روی گزینه « گذشت و ایثار » دابل کلیک ( double click ) کنیم.
۱۹- تا حرف کسی تمام نشده ، اسپیکر ( speaker ) خود را روشن نکنیم.
۲۰- درآمدمان را در اول ماه پارتیشن بندی کینم تا در آخر ماه کم نیاوریم.
۲۱- برای رفع گرفتاری‏های مردم اتوران ( autorun ) باشیم.
۲۲- همان گونه که دیگران سایت «گوگل» را طراحی کرده‏اند، ما نیز سایت «گو- گل» را برای مردم طراحی کنیم تا در ارتباطات خود با یکدیگر، گل بگویند و گل بشنوند.
۲۳- در سایت زندگی شخصی مان، یک رُوم (Room) به نام مشکل گشا (Moshkelgosha) بسازیم تا دیگران با ما چت (Chat) کنند.
۲۴- هنگام مشاهده خوبی‏ها و نیکی‏های دیگران ، بلافاصله کلید پرینت اسکرین ( print screen ) را بزنیم و از آن عکس بگیریم.
۲۵- در زمان ناتوانی، درماندگی و تاریکی زندگی دیگران ، کلید « Power » برای آنان باشیم.
۲۶- نگذاریم هر کسی در رُوم (Room) زندگی مان چت نماید و در این صورت، او را ایگنور (Ignore) کنیم.
۲۷- چشم‏های‏مان را به روی عیب های پنهان مردم، «Close» کنیم.
۲۸- گاه و بی گاه، کامپیوتر زندگی ما هنگ (Hang) می کند که باید آن را با « فکر »، « مشورت » و «برنامه ریزی»، ری استارت (Restart) نماییم.
۲۹- برای کپی گرفتن از دیسکت زندگی دیگران، نخست آن را ویروس یابی و سپس ویروس کشی کنیم.
۳۰- مواظب باشیم که رایانه زندگی زناشویی‏مان، ویروس غرور و لجبازی به خود نگیرد. که در این صورت، ممکن است هیچ آنتی ویروسی نتواند آن را از بین ببرد.
۳۱- اگر برای شخصیت و تصمیم‏گیری‏های خویش ارزش و احترام قائل هستیم، خودمان یکی از ‏Gameهای کامپیوتر زندگی دیگران نباشیم.
۳۲- فایل‏های مهم زندگی خود را گاه به گاه، اسکن (Scan) کنیم تا اگر به ویروسی آلوده شده باشند ، سریعاً مشخص شود.
۳۳- در حروف چینی کتاب زندگی، از شیوه «راست چین» و راست گویی استفاده کنیم، نه از شیوه «چپ‏چین» و دروغ‏گویی.
۳۴- برای برنامه زندگی اجتماعی و به ویژه زندگی خانوادگی، همیشه ورژن‏های جدید و سازگار را معرفی کنیم.
۳۵- پیش از پرینت گرفتن از سخنان‏مان، پیش نمایش چاپ (print preview) آن را مشاهده کنیم.
۳۶- در تجارت و کارهای مالی و اقتصادی، سرمایه‏ها و دارایی‏های خود را در یک درایو (Drive) نریزیم؛ بلکه آنها را در درایوهای گوناگون پخش کنیم تا اگر به فرمت (Format) یک درایو مجبور شدیم، درایوهای دیگر را محفوظ داشته باشیم.
۳۷- اگر روزی رایانه زندگی ما با همسرمان هنگ کرد ، سه کلید « ctrlکنترل اعصاب »، «Alt انصاف» و «deletدلیل عصبانیت» را بزنیم.
۳۸- مکان‏نمای ارتباطات ما با آدم‏های ناباب و ناجنس به صورت «فلش» نباشد؛ بلکه به صورت«ولش» باشد.
۳۹- هارد مغز خود را از برنامه های غیرمفید ، پر نکنیم ، تا فضا را برای نصب برنامه های مفید ، تنگ ننماییم.
۴۰- برای این که از دیدن مانیتور زندگی، بیشتر لذت ببریم، کارت گرافیک بالا برای آن تهیه کنیم.
۴۱- اگر مانیتور رایانه ما دارای رنگ های متنوع و متعدد باشد ، ولی مانیتور ارتباطات ما با مردم، حتماً باید یک رنگ باشد.
۴۲- برای رایانه‏ زندگی دیگران نرم‏افزارهایی را معرفی کنیم که حداکثر هماهنگی را با سخت‏افزارهای موجودشان داشته باشند.
۴۳- در خطاطی کامپیوتری، از برنامه «کِلْک» هم می توانیم استفاده کنیم، اما در خطاطی زندگی، از برنامه «کَلَک» نباید استفاده کنیم.
۴۴- بکوشیم تا خوش اخلاقی را به جای این که در رم (Ram) و حافظه موقت داشته باشیم، در رام (Rom) و حافظه پایدار داشته باشیم تا در هنگام آغاز (Start) ارتباط با دیگران، آن را به کار گیریم.
۴۵- اگر می خواهیم در زندگی خویش موفق و خوشبخت باشیم، باید خودمان زیرمنوهای Programs را دقیقاً تنظیم کنیم و نباید بگذاریم که دیگران این کار را برای ما انجام دهند؛ اگر چه می توانیم در این زمینه، با آنان مشورت نماییم.
۴۶- قانون کپی رایت زندگی اجتماعی به ما اجازه نمی دهد که سی دی بدی ها و عیب های دیگران را رایت کنیم.
۴۷- در طراحی کتاب زندگی، از برنامه «فتوشاد» و «فری خند» و «کرل مزاح» نیز استفاده کنیم.

نوشته شده در چهار شنبه 4 اسفند 1385برچسب:,ساعت 10:6 PM توسط نازی| |

 

گفتم: خدای من، دقایقی بود در زندگانیم که هوس می کردم سر سنگینم را

که پر از دغدغه ی دیروز بود و هراس فردا، بر شانه های صبورت بگذارم

آرام برایت بگویم و بگریم، در آن لحظات شانه های تو کجا بود؟

گفت: عزیزتر از هر چه هست، تو نه تنها در آن لحظات دلتنگی

که در تمام لحظات بودنت برمن تکیه کرده بودی،

من آنی خود را از تو دریغ نکرده ام که تو اینگونه هستی،

من همچون عاشقی که به معشوق خویش می نگرد،

با شوق تمام لحظات بودنت را به نظاره نشسته بودم

گفتم: پس چرا راضی شدی من برای آن همه دلتنگی، اینگونه زار بگریم؟

گفت: عزیزتر از هر چه هست،

اشک تنها قطره ای است که قبل از آنکه فرود آید

عروج می کند، اشکهایت به من رسید و من یکی یکی

بر زنگارهای روحت ریختم تا باز هم از جنس نور باشی و از حوالی آسمان

چرا که تنها اینگونه می شود تا همیشه شاد بود

گفتم: آخر آن چه سنگ بزرگی بود که بر سر راهم گذاشته بودی؟

گفت: بارها صدایت کردم،

آرام گفتم: از این راه نرو که به جایی نمی رسی،

توهرگز گوش نکردی و آن سنگ بزرگ فریاد

بلند من بود که عزیزتر از هر چه هست از این راه نرو که به ناکجاآباد هم نخواهی رسید

گفتم: پس چرا آن همه درد در دلم انباشتی؟

گفت: روزیت دادم تا صدایم کنی، چیزی نگفتی،

پناهت دادم تا صدایم کنی، چیزی نگفتی،

بارها گل برایت فرستادم، کلامی نگفتی،

می خواستم برایم بگویی و حرف بزنی.

آخر تو بنده ی من بودی چاره ای نبود جز نزول درد که تنها اینگونه شد تو صدایم کردی

گفتم: پس چرا همان بار اول که صدایت کردم درد را از دلم نراندی؟

گفت: اول بار که گفتی خدا آن چنان به شوق آمدم که حیفم آمد بار دگر خدای تو را نشنوم،

تو باز گفتی خدا و من مشتاق تر برای شنیدن خدایی دیگر،

من می دانستم تو بعد از علاج درد بر خدا گفتن اصرار نمی کنی

وگرنه همان بار اول شفایت می دادم.

گفتم: مهربانترین خدا، دوست دارمت

گفت: عزیزتر از هر چه هست من دوست تر دارمت

نوشته شده در چهار شنبه 4 اسفند 1385برچسب:,ساعت 8:55 PM توسط نازی| |

 

و با استفاده از دستگاه

زندگیم را به من برگردانید و این را بستر مرگ من ندانید.

بگذارید آن را بستر زندگی بنامم .

بگذارید جسمم به دیگران کمک کند که به حیات خود ادامه دهند.


چشمهایم را به انسانی بدهید که هرگز طلوع آفتاب ، چهره یک نوزاد و شکوه عشق را در چشم های یک زن ندیده است. قلبم را به کسی هدیه بدهید که ازقلب جز خاطره ی دردهایی پیاپی و آزار دهنده چیزی به یاد ندارد. خونم را به نوجوانی بدهید که او را از تصادف ماشین بیرون کشیده اند وکمکش کنید تا زنده بماند ونوه هایش را ببیند. کلیه هایم را به کسی بدهید که زندگیش به ماشینی بستگی دارد که هر هفته خون او را تصفیه می کند. استخوان هایم، عضلاتم، تک تک سلول هایم و اعصابم را بردارید و راهی پیدا کنید که آنها را به پاهای یک کودک فلج پیوند بزنید.

 

و اگر گاهی دوست داشتید یادم کنید. عمل خیری انجام دهید، یا به کسی که نیازمند شماست، کلام محبت آمیزی بگویید. اگر آنچه را که گفتم برایم انجام دهید، همیشه زنده خواهم ماند …

 

 

هر گوشه از مغز مرا بکاوید، سلول هایم را اگر لازم شد، بردارید و بگذارید به رشد خود ادامه دهند تا به کمک آنها پسرک لالی بتواند با صدای دو رگه فریاد بزند ودخترک ناشنوایی زمزمه باران را روی شیشه اتاقش بشنود. آنچه را که از من باقی می ماند بسوزانید و خاکسترم را به دست باد بسپارید، تا گلها بشکفند. اگر قرار است چیزی از وجود مرا دفن کنید بگذارید خطاهایم، ضعفهایم

 

ادامه زندگی برای اجزای بدنم - www.RadsMs.com

شاید روزی فرا برسد که جسممن آنجا زیر ملحفه سفید پاکیزه ای

که از چهار طرفش زیر تشک تخت بیمارستان رفته است

و آدم هایی که سخت مشغول زنده ها و مرده ها هستند از کنارم می گذرند.

آن لحظه فرا خواهد رسید که دکتر بگوید مغز من از کار افتاده است

و به هزار علت دانسته و ندانسته زندگیم به پایان رسیده است.

و تعصباتم نسبت به همنوعانم دفن شوند. گناهانم را به شیطان و روحم را به خدا بسپارید

در چنین روزی، تلاش نکنید به شکل مصنوعی

 

نوشته شده در چهار شنبه 4 اسفند 1385برچسب:,ساعت 8:47 PM توسط نازی| |

فكر می كنید عشق در چند ثانیه اتفاق می‌افتد؟!
در زمان عاشق شدن 12 قسمت مختلف از مغز تحریك شده و شروع به ...

فكر می كنید عشق در چند ثانیه اتفاق می افتد؟!

محققان معتقدند عشق در نگاه اول کاملا ممکن است، چرا که بعد از دیدن شخصی که به نظر مورد پسند ماست، مواد شیمیایی با سرعت در مغز انسان ترشح می شوند.

نتایج تحقیقات در دانشگاه سیراکوس در نیویورک نشان داد، در زمان عاشق شدن 12 قسمت مختلف از مغز تحریک شده و شروع به ترشح مواد شیمیایی خاصی می کند که احساس خوبی به انسان دست می دهد. از جمله این مواد شیمیایی می توان به دوپامین، اکسیتوسین، آدرنالین و واسپوپرسین اشاره کرد.

تقریبا همین مقدار از مواد شیمیایی در اثر مصرف کوکائین در مغز انسان ترشح می شوند. این بدان معناست که عاشق شدن اثری مانند مواد مخدر روی مغز انسان دارد.

پروفسور استفانی ارتیگ که این تحقیقات را انجام داده است در این باره گفت: این تحقیقات نشان می دهد عشق دارای یک پایه علمی است. اما نکته ای که در این جا توجه همه را به خود جلب می کند این است که آیا عشق قلبی است یا از مغز انسان سرچشمه می گیرد؟

برای پاسخ به این سوال باید گفت که عشق در اصل از مغز انسان سرچشمه می گیرد، اما قلب انسان نیز در این میان بی تاثیر نیست. در حقیقت می توان گفت عشق یک جریان بالا به پایین و در عین حال پایین به بالاست که از مغز به سمت قلب و از قلب به سمت مغز در جریان است.

این مطالعات هم چنین نشان داد نمونه های مختلفی از عشق قسمت هایی مختلفی از مغز را درگیر می کند. عشق های غیر شرطی که معمولا بین مادر و فرزند وجود دارد توسط قسمت های میانی مغز به وجود می آیند.

اما عشق های بین همسران توسط قسمت های پاداش مغز به وجود می آیند و علاوه بر آن قسمت های ادراکی مغز را نیز درگیر خود می کنند.

پروفسور ارتیگ در این باره گفت: انجام این مطالعات بسیار لازم است. عشق اثرات عصبی و روحی بسیار مهمی روی سلامت ذهنی انسان می گذارد و افرادی که در عشق خود به نتیجه نرسیده اند ممکن است دچار افسردگی های و اضطراب های روحی بسیار عمیقی شوند.

اما اگر ما بتوانیم چگونگی فرآیند عشق را بررسی کنیم و متوجه شویم شکست عاطفی و عشقی چه اثراتی روی زندگی انسان ها دارند می توانیم روش های درمانی بهتری برای بهبود زندگی انسان ها پیدا کنیم. اگر ما بتوانیم به طور دقیق مشخص کنیم که چه قسمت هایی از مغز انسان ها درگیر عشق می شوند، می توان افرادی را که به این دلیل دچار افسردگی شده اند به سادگی شناسایی کرد و برای درمان آن ها اقدامات بهتری انجام داد.

علاوه بر آن عشق باعث فعال شدن همان قسمت هایی از مغز می شود که در هنگام مصرف داروهای مسکن تحریک شده و به کاهش احساس درد منجر می شود. زمانی که شما در مورد فرد مورد علاقه خود صحبت می کنید همان قسمت هایی از مغز شما فعال می شوند که در زمانی که شما یک جایزه بزرگ را می برید و یا مواد مخدر مصرف می کنید شروع به کار می کنند.

به همین دلیل است که انسان های تنها و افسرده معمولا آستانه تحمل درد پایینی دارند و با کوچک ترین ناملایمات روحیه خود را می بازند و یا در مقابل مشکلات مقاومت پایینی از خود نشان می دهند.

مطالعات قبلی نیز نشان داده بود عشق و علاقه در انسان اعتیاد آور است. دانشمندان معتقدند دلیل اصلی دشوار بودن جدایی و شکست عشقی نیز همین عامل است. تحقیقات نشان می دهد افرادی که دچار این حالت می شوند مشابه با اشخاصی هستند که برای ترک اعتیاد تلاش می کنند.

دکتر هلن فیشر از دانشگاه راتگرز که این تحقیقات را انجام داده است در این باره گفت: عشق مانند اعتیاد است. احساس علاقه می تواند مانند یک اعتیاد قدرتمند در بدن انسان شکل بگیرد و به این ترتیب جدایی تاثیرات بسیار مخربی روی ذهن و روان انسان ها دارد.

نوشته شده در چهار شنبه 4 اسفند 1385برچسب:,ساعت 4:0 PM توسط نازی| |

 

 

الماس را جز در قعر زمین نمی توان یافت و حقایق را جز در اعماق فکر نمی توان کشف کرد.

نوشته شده در چهار شنبه 4 اسفند 1385برچسب:,ساعت 2:29 PM توسط نازی| |

 

                       انسوی دلتنگی ها ، همیشه خدایی هست

                         که داشتنش جبران همه نداشتنی هاست.

نوشته شده در چهار شنبه 4 اسفند 1385برچسب:,ساعت 2:18 PM توسط نازی| |

شیطان برای انسان سجده نکرد و انسان بی نماز برای خدا سجده نمی کند.

نوشته شده در چهار شنبه 4 اسفند 1385برچسب:,ساعت 2:18 PM توسط نازی| |

I swear by the quiet silence of your paper house, I know your dreams are as beautiful as my fancies believable. You've got the mystic believe of love from my silence. I've got the final point of belief from your silence. Maybe it's not possible to feel that the words we say about the paper world we've made are hearable. But we can start to paint the gray branches of the paper trees green. I know painting, you know painting too. So why don't you start? When I was a child, I didn't have any water color. I used to go to little garden near stream and cut all the color flowers and paint. If we search the paper garden near paper house for a short time, there have to be flowers to paint our believes the red color of love.:icon_pf2 (56)::icon_pf2 (56)::icon_pf2 (56):

به سکوت آرام خانه کاغذی ات قسم که می دانم رویاهای تو به زیبایی خیالات من باورکردنی است. تو از سکوت من به باور عرفانی عشق رسیده ای. من از سکوت تو به نقطه نهایی ایمان رسیده ام. شاید نتوان درک کرد که گفته های ما از آن دنیای کاغذی که ساخته ایم، شنیدنی است. ولی می شود دست به کار شد و رنگ سبز به شاخه های خاکستری درختهای کاغذی کشید. من که نقاشی کردن می دانم. تو هم که نقاشی کردن می دانی. پس چرا دست به کار نمی شوی؟ وقتی بچه بودم، برایم آبرنگ نمی خریدند. می رفتم سراغ باغچه کنار رودخانه هر چه گلهای رنگی بود می چیدم و نقاشی می کردم. اگر کمی در باغ کاغذی کنار خانه کاغذی مان جستجو کنیم حتماً گلهای کاغذی دارد که رنگ قرمز عشق به باورهایمان بکشیم.

نوشته شده در چهار شنبه 4 اسفند 1385برچسب:,ساعت 2:10 PM توسط نازی| |

s43j0t05.jpg

ما همیشه به دنبال جدیدها هستیم اما شاید بد نباشد که بعضی وقتها از قدیمی ترین ابزارها هم یادی بکنیم. سه سال پیش عده ای از باستانشناسان در مصر قطعاتی شبیه انگشتان مصنوعی پا پیدا کردند که کاربرد آن برایشان مشخص نبود و معلوم نبود که این پروتزها تنها برای زیبایی و پوشاندن نقص عضو استفاده می شدند یا واقعا کاربرد کمک طبی هم داشته اند؟ ‏

سه سال طول کشید تا این پژوهشگران به کمک عده ای از متخصصین فیزیوتراپی تایید کنند که این انگشتهای مصنوعی سه هزار ساله واقعا مفید بودند و به مصریان قدیم اجازه میدادند تا راحت تر راه بروند و تعادل خود را حفظ کنند.‏ ‏

جالب است بدانید که این پروتزها (اندام مصنوعی) بهترین کارآیی را در استفاده با صندل سنتی مصری دارند.‏ بنابراین می توان گفت این پروتزهای انگشت که قدمتشان به حدود یک هزار سال قبل از میلاد مسیح باز می گردد، قدیمی ترین پروتزهای کاربردی کشف شده دنیا هستند. ‏

حال که صحبت از پروتزها شد، بد نیست بدانیم که یکی از قدیمی ترین پروتزهای کشف شده دنیا (از نوع زینتی) یک چشم مصنوعی متعلق به 4800 سال پیش است که از شهر سوخته سیستان به دست آمده است. این چشم از مخلوط ماده ای قیرمانند با نوعی چربی درست شده بود و تمام جزییات چشم حقیقی مانند مردمک، عنبیه و حتی مویرگهای سطح چشم (با مفتولهای طلای نازکتر از نیم میلیمتر) را با ظرافت تمام روی آن نقش کرده بودند.

نوشته شده در چهار شنبه 4 اسفند 1385برچسب:,ساعت 2:6 PM توسط نازی| |

People are often unreasonable,
illogical and self-centered;
Forgive them anyway.

 

If you are kind,
People may accuse you ,
of selfish, ulterior motives;
Be Kind anyway.

 

If you are successful,
you will win some false friends and
some true enemies;
Succeed anyway, people may cheat you;
Be honest and frank anyway.

 

What you spend years building,
someone could destroy overnight;
Build anyway.

 

If you find serenity and happiness,
they may be jealous;
Be happy anyway.

 

The good you do today,
people will often forget tomorrow;
Do good anyway.

 

Give the world the best you have,
and it may never be enough;
Give the world the best you've got anyway.

 

You see, in the final analysis.
it is between you and God;
It is never between you and them anyway.

 

مردم اغلب غیر منطقی و خود محور هستند، با این حال آنها را ببخشید.

اگر مهربان باشید، ممکن است بگویند که تظاهر می کنید و انگیزه های پنهان دارید، با این حال مهربان باشید.

اگر موفق باشید، دوستان کاذبی دورتان جمع می شوند، همچنین دشمنانی صادق، با این حال موفق باقی بمانید.

اگر صادق باشید، اشخاصی ممکن است سرتان کلاه بگذارند، با این حال صادق باقی بمانید.

آنچه را طی سال ها ایجاد کرده اید، ممکن است کسانی یک شبه نابود کنند، با این حال همچنان سازنده باشید.

اگر خوشبخت شوید ممکن است کسانی به شما حسادت کنند، اما با این حال خوشبخت باقی بمانید.

کار خوب امروز شما را ممکن است مردم فردا فراموش کنند، با این حال به کار خوب خود ادامه دهید.

به دنیا خدمت کنید، هر چند ممکن است کافی نباشد، با این حال با تمام وجود به خدمت کردن ادامه دهید.

می بینید که در نهایت آنچه هست، میان شما و خداوند است؛ هرگز میان شما و اشخاص نیست.

نوشته شده در چهار شنبه 4 اسفند 1385برچسب:,ساعت 1:59 PM توسط نازی| |

همكاران سيستم- محققان دانشگاه استنفورد ثابت كردند که مي‌توان سرعت انتقال اطلاعات در شبکه‌هاي اطلاعاتي را بدون نياز به هر گونه فرکانس اضافي تا دو برابر افزايش داد. اين اتفاق مي‌تواند نسل نويني از شبکه‌هاي بي‌سيم را با سرعت بسيار بالا به وجود آورد.
مخترعان اين شبکه جديد، فناوري خود را «آسان و اثربخش» معرفي کرده‌اند و توضيح داده‌اند که فناوري به جاي دو آنتن در استاندارد بي‌سيم 801.11n بر پايه سه آنتن مجزا عمل مي‌کند. فناوري جديد اين امکان را فراهم مي‌کند که در فرکانس کنوني ارتباط به صورت کامل و با سرعت بالاتر برقرار شود و کاربر بتواند به صورت همزمان به ارسال و دريافت اطلاعات بپردازد.

طيف فرکانس‌هاي راديويي اين روزها بسيار پيشرفته شده‌اند و بدون آنکه نياز به افزايش فرکانس درآن‌ها باشد، مي‌توانند سرعت ارسال و دريافت اطلاعات را بالا ببرند. زماني که يک طيف راديويي فعاليت خود را آغاز مي‌کند، انتشار اطلاعات توسط آن بسيار قوي‌تر از دريافت سيگنال‌ها صورت مي‌گيرد. اين فرايند مانند گفت‌وگو ميان دو فرد است. زماني که شما در حال صحبت کردن هستيد، گوش دادن به صحبت‌هاي فرد مقابل غيرممکن است. اين فرايندي است که از پيدايش راديو تا امروز دنبال مي‌شده است. اما فناوري جديد به گونه‌اي است که مي‌توان به صورت همزمان به ارسال و دريافت اطلاعات پرداخت.
به علاوه، اين فناوري سرعت دريافت و ارسال اطلاعات و سيگنال‌ها را تا دو برابر نسبت به فناوري پيشين افزايش داده است.

نوشته شده در چهار شنبه 4 اسفند 1385برچسب:,ساعت 1:52 PM توسط نازی| |

از خیابان گلگونه وارد خیابان جردن شدم تصمیم دارم برای پذیرایی میهمانان امروز ظهر شیرینی تهیه کنم در ورودی قنادی دختری حدودا 18 یا 19 ساله را می بینم که او هم برای تهیه شیرینی آمده لباسهای شیک و سرخ رنگی به تن دارد با خنده از او می پرسم : از تیم پیروزی چه خبر ؟!
می گوید : چرا پیروزی ؟

می گویم : خوب مگر به خاطر تیم محبوبت سرخ پوش نشدی ؟
می گوید : من فوتبال را دوست ندارم .

در حالی که سفارش شیرینی را به متصدی فروش قنادی می دهیم می پرسم پس چرا سرخ پوشیدی ؟
می خندد و می گوید : به خاطر آنکه اردیستم (تلفظ انگلیسی اش می شود Orodism).

می گویم : اردیسم چیست ؟
می گوید : فلسفه ایی هست که به انسان ارزش شادی را یادآوری می کند .

جالبه من تا به حال در مورد اردیسم چیزی نمی دونستم شیرینی را می گیریم از او می خواهم چند دقیقه ایی از اردیسم برایم صحبت کند با خوشرویی قبول می کند و می گوید : اردیسم دارای هشت اصل هست این هشت اصل به ما می گوید که باید شاد ، آزاده ، قناع ، انتقاد پذیر ، گریزان از گوشه نشینی ، پاک زیستی ، رعایت ادب و در نهایت میهن دوست باشیم .

می گویم : خیلی جالبه به نظرم یک روش ایده آل برای موفقیت و کامیابی در زندگی است .
می گوید : هر کسی با هر مرام و اندیشه ایی می تواند یک اردیست هم باشد .

می گویم : اردیسم از کجا بوجود آمده ؟ آیا در اروپاست و حالا به ایران آمده ؟
می گوید : نه اردیسم بر اساس اندیشه های ارد بزرگ در کتاب سرخ ایجاد شده است.

می گویم : پس لباس سرخ شما به خاطر نام کتاب سرخ است .
می گوید : نه . به خاطر نشان دادن ارزش شادیست ، سرخ ، رنگ هیجان و شادی است اولین اصل فلسفه اردیسم می گوید اگر پایکوبی و شادی نباشد ، جهان را ارزش زیستن نیست .

می گویم : من چند کتاب از سخنان بزرگان دارم که در آنها صحبتهای ارد بزرگ هست آیا منظور شما همان است
می گوید : بله همینطوره ، اندیشمند و متفکر بزرگ ایرانی .

از پشت شیشه قنادی مرد مسنی که گویا پدر دوست اردیستم است دست تکان می دهد و او از من خداحافظی می کند و سوار ماکسیمای سفید رنگی می شوند ...
امروز در نت در مورد اردیسم تحقیق کردم خیلی جالب بود الان مدام به لباس های قرمزم فکر می کنم و این که شاید بهتر باشد لباس های سرخ جدیدی بخرم یک حس عجیبی دارم فکر می کنم من هم یک اردیست شده ام ...

نوشته شده در چهار شنبه 4 اسفند 1385برچسب:,ساعت 1:34 PM توسط نازی| |

آيا باطری لپ تاپ شما بطور پبوسته نياز به شارژ دارد؟ با رعایت 7 پيشنهاد زیر در هنگام اجرای ویندوز XP می توانید استفاده ی طولاني تري از باطری لپ تاپ خود بکنید:

1- ابتدا بایستی مطمئن شوید که باطری لپ تاپ شما بطور کامل شارژ نگه می دارد. براي اين منظور ابتدا لپ تاپ خود را خاموش كنيد سپس باطري را چندين ساعت شارژ كنيد. سپس كابل شارژ را از لپ تاپ خود جدا كنيد و يك لپ تاپ را روشن كنيد. آنگاه با كمك دفترچه راهنماي سازنده ظرفيت باتري خود را آزمايش كنيد.

2- اگر با شبكه در ارتباط هستيد، هر وقت که لازم شدOffline  شوید. ارتباطات شبکه ای مي تواند از باطری شما توان زيادي بکشد.

3- وسایلی مانند فلش را که به  USB متصل می شوند، هنگامی که استفاده نمی شوند، از USB جدا کنید؛ چرا که این وسایل می توانند برق بسیار زیادی مصرف کنند. حتي بعضي از اين دستگاه ها براي شارژ خود از USB استفاده مي كنند. و باتري خود را از طريق باتري لپ تاپ شما شارژ مي كنند.

4-   برنامه هایی وجود دارند که در پس زمینه ی کار شما اجرا می شوند، اين برنامه ها هنگام راه اندازي سيستم عامل شما به صورت اتوماتيك راه اندازي و فعال مي شوند. مانند ساعت یا دیسک دیفراگمنتر يا حتي يك ديكشنري آنهايي را كه لازم نداريد غیر فعال سازید. اما برنامه هایی مانند فایروال یا آنتی ویروس را هرگز غیر فعال نکنید، زیرا ممکن است منجر به خطرات امنیتی شود!

5- اسکرین سیور خود را عوض کرده و اسکرین سیور بدون عکس (Blank Screen) بگذارید. وقتی کامپیوتر شما کار خاصی انجام نمی دهد، نیازی نیست شارژ باطری را با نمایش تصاویر آتش بازی یا متون بسیار بزرگ هدر دهید.

6- اگرچه نباید برنامه ی آنتی ویروس خود را غیر فعال کنید، اما تا وقتی لپ تاپ را به برق متصل نکرده اید، سیستم خود را اسکن کامل نکنید. برای اسکن جاسوس افزارها (Spyware) نیز به همین ترتیب.

7- مهمتر از همه، هنگامی که از کامپیوتر خود استفاده نمی کنید، آنرا خاموش (Shotdown)، آماده باش (Stanby) یا hibernate کنید.

** نكته: توجه داشته باشيد كه نحوه برخورد با باتري در هنگام شارژ بايد به نوع آن و دفترچه راهنما توجه كافي داشته باشيد. مثلاً باتري هايي وجود دارند كه اگر خيلي دشارژ شوند فاسد مي شوند و ديگر قابل استفاده نيستند.

نوشته شده در چهار شنبه 4 اسفند 1385برچسب:,ساعت 1:31 PM توسط نازی| |

افرادي كه مدام در سفر هستند و در عين حال لپ تاپ ابزار كار آنهاست، به لپ تاپي نياز دارند كه در شرايط مختلف نياز هاي آنها را برآورده كند. و در عين حال به اندازه كافي با دوام باشد. البته وقتي از يك لپ تاپ با دوام و محكم سخن به ميان مي آيد معمولاً قيمت ها هم بسيار بالا هستند.

هر چه لپ تاپ شما سنگين تر باشد احتمال افتادن و صدمه ديدن آنهم بيشتر است و همينطور در سفر تبديل به يك بار خسته كننده مي شود. بنابراين وزن هم يك عامل تاثير گذار در انتخاب شما خواهد بود.

 

 

 

براي انتخاب لپ تاپ مارك يا برند آن ديگر آنقدر ها مهم نيست چون قطعات زيادي بين آنها مشترك است تا در بازار رقابتي قيمت پايين تري ارائه شود. حقيقت تلخي كه وجود دارد اين است كه لپ تاپ ها ديگر براي عمر طولاني ساخته نمي شوند ولي نكته اي كه بايد به آن توجه شود دماي كار لپ تاپ است اگر به لپ تاپي كه در حال كار است (مخصوصاً زير آن) دست بزنيد متوچه اين گرما مي شويد. بعضي از لپ تاپ ها دماي بيشتري دارند حتي زمانيكه در حالت Stand by هستند. اين لپ تاپ ها معمولاً داراي پرسسور معيوب هستند.

يكي از سؤالاتي كه معمولاً همه مي پرسند اين است كه آيا بايد كارت گرافيك (اصطلاحاً ) آنبرد باشد يا داراي يك كارت گرافيك جدا باشد. در پاسخ بايد بگويم اين بستگي به شما دارد. آيا مي خواهيد با لپ تاپ خود بازي هاي گرافيكي روز يا نرم افزار هاي طراحي 3 بعدي را اجرا كنيد. در اين صورت بهتر است لپ تاپ شما كارت گرافيك مستقل داشته باشد. البته در اين حالت قيمت هم بالا خواهد رفت. و مصرف باتري آن هم بيشتر مي شود. توجه داشته باشيد كه نرم افزار هايي مانند فتوشاپ يا illustrator با گرافيك آنبرد هم بدون مشكل كار مي كنند و امروزه چيپ هاي گرافيكي آنبرد پيشرفت زيادي كرده اند و قابليت هاي بالايي دارند. و فقط كافيست لپ تاپ شما رم كافي داشته باشد.

 

مدت زماني كه باتري شارژ نگه مي دارد هم براي لپ تاپ مسافرتي بسيار مهم است براي چنين لپ تاپي حداقل سه ساعت كاركرد باتري ضروري است و همانطور كه مي دانيد هر چه عمر يك لپ تاپ بيشتر مي شود كارايي باتري آنهم كمتر مي شود. بعضي ها از باتري هاي جانبي استفاده مي كنند كه گرانقيمت است و جاي زيادي هم مي گيرد. بايد توجه داشته باشيد لپ تاپي كه در ابتداي عمر كاري اش سه ساعت شارژ نگه مي دارد بعد از يك سال به سختي يك ساعت و نيم شارژ نگه مي دارد. بنابراين بايد در انتخاب باتري توجه بيشتري كنيد.

نوشته شده در چهار شنبه 4 اسفند 1385برچسب:,ساعت 1:29 PM توسط نازی| |

آيا مي دانيد كه مي توان 2 كامپيوتر را با يك كابل USBــ USB ساده به يكديگر متصل كرد؟

اگر دو كامپيوتر در خانه يا محل كار خود داريد كه براي استفاده اشتراكي از فايلهاي موجود در هر كدام مي خواهيد آن دو را به يكديگر وصل كنيد. اين روش يكي از سريعترين روشهاي موجود است.

براي اتصال دو كامپيوتر استفاده از يك هاب يا روتر هميشه كار معقولي نيست. بلكه استفاده از يك كابل USBــ USB بسيار كاربردي و عملي تر است. با اين روش حتي مي توانيد اتصال اينترنتي را بين دو كامپيوتر به اشتراك بگذاريد.

در اين آموزش كوتاه براي شما نحوه اتصال دو كامپيوتر با يك كابل خاص USBــ USB ‎آموزش داده مي شود.

1ــ يك كابل USBــ USB بخريد.

اولين مرحله براي اتصال دو كامپيوتر از طريق USB پيدا كردن كابل USBــ USB است در اين مرحله بايد بسيار دقت كنيد. شما به نوعي كابل احتياج داريد كه اصطلاحاً به آن Bridge يا كابل شبكه USB مي گويند. اين بدان معناست كه در اين كابل قابليت اتصال دو كامپيوتر وجود دارد.

 در اين كابلها يك مدار الكتريكي واسط وجود دارد و دو سر كابل داراي سوكت نوع A است. شما مي توانيد كابلي بخريد كه چيپ Bridge آن USB1.1 با سرعت 12 Mb بر ثانيه يا USB2.0 با سرعت 480 Mb بر ثانيه باشد البته توصيه ما USB2.0 است. چون سرعت آن به مراتب بيشتر است. به خاطر داشته باشيد شبكه هاي اترنت داراي استاندارد 100 Mb بر ثانيه هستند.

 

2ــ نصب

بعد از اينكه كابل را بدست آورديد مي توانيد آن را متصل كنيد. اولين كاري كه بايد بكنيد نصب نرم افزار يا درايور كابل است.

بيشتر كابل ها 2 مود را پشتيباني مي كنند:

1ــ link mode: در اين حالت مي توانيد به آزادي فايل ها را بين دو كامپيوتر كپي كنيد.

2ــ network mode: در اين حالت فقط كپي كردن فايل نيست كه مي توانيد انجام دهيد، بلكه مي توانيد فولدرها، پرينترها و ارتباط اينترنتي را هم به طور اشتراكي استفاده كنيد.

3ــ شروع به استفاده از اتصال خود كنيد.

اگر از كابل خود در حالت لينك (link mode) استفاده كنيد. به سادگي به برنامه اي كه همراه نرم افزار كابل است دست پيدا مي كنيد و مي توانيد فايل هاي خود را انتقال دهيد.

اگر از كابل خود در حالت شبكه (network mode) استفاده مي كنيد. بايد كارهاي زير را انجام دهيد.

ــ وارد قسمت network connection شويد.آدپترهاي شبكه كه متصل هستند را مي بينيد.

ــ اكنون بر روي آدپتري كه كامپيوتر شما را به اينترنت متصل مي كند راست كليك كنيد.

گزينه properties را انتخاب كنيد. در برگه Advanced براي گزينه Allow other network users to connect through this computers Internet connection. يك علامت تيك قرار دهيد.

ــ بعد از اينكه اين كارها را انجام داديد كامپيوتر خود را restart كنيد. اكنون كامپيوتر ديگر هم مي تواند به اينترنت متصل شود.

شايد استفاده از هاب براي دو كامپيوتر كار مطمئن تري به نظر برسد ولي بايد پول بيشتري هم خرج كنيد به هر حال تصميم با شماست.

نوشته شده در چهار شنبه 4 اسفند 1385برچسب:,ساعت 1:12 PM توسط نازی| |

از سال 1997 ميلادي توليد كنندگان مادربرد روي بهينه سازي چيپ ست ها تمركز زيادي كردند و بيشتر تلاش آنها بر چيپ هاي north bridge كه وظيفه نظارت بر نقل و انتقال اطلاعات به RAM را دارد، بوده است. البته چيپ هاي south bridge هم بهبود يافته اند ولي اين بهبود بيشتر روي افزايش امكانات آنها بوده است.

براي north bridge بيشتر بهينه سازيها بر روي افزايش پهناي باند بين RAM و CPU بوده است. اجازه دهيد به چند مثال بپردازيم.

Bridge يا Hub

در مادربردهاي پنتيوم II باس I/O مستقيماً به كلاك سيستم پيوند خورده است. باس I/O (مثلاً PCI ) با سرعت كلاك 33MHZ كار مي كند كه معمولاً يك سوم يا يك چهارم سرعت كلاك سيستم است.

 در اين ساختار (چيپ ست پنتيوم II) باس PCI به چيپ هاي هر دو Bridge متصل است.

در سال 99ــ1998 براي هر دو سيستم AMD و INTEL پيشرفتهايي رخ داد. يك ساختار جديد براساس (MCH) يا مركز كنترل حافظه توليد شده بود (MCH مخفف Memory Controller Hub است) اين سيستم جايگزين north bridge قديمي شده بود. و يك مركز كنترل I/0 جايگزين south bridge شده بود. من در اينجا از نامهايي كه اينتل براي چيپ هاي خود گذاشته است استفاده مي كنم. Via و AMD از نامهاي ديگري استفاده مي كنند. اولين چيپ اينتل با اين ساختار i810 نام داشت.

MCH يك كنترلر است كه بين CPU و RAM و AGP قرار گرفته است كه جريان اطلاعات از و به RAM را كنترل مي كند. اين ساختار جديد دو پيامد داشت.

ــ اول اينكه ارتباط بين دو مركز (hub) بوسيله يك گذرگاه خاص انجام مي شد. (link channel) كه مي توانست پهناي باند بسيار بالايي داشته باشد.

ــ دوم باس PCI كه اين ساختار جديد را داشت. پهناي باند خود را با هيچ چيز ديگري تقسيم نمي كرد.

اين ساختار جديد براي پنتيوم 4 و اتلون استفاده مي شد.

 

چيپ i875p

در سال 2003 اينتل چيپ ستي ساخت كه هم با پنتيوم 4 و هم dual channel DDR RAM هر كدام با 200mHZ كار مي كرد. اين چيپ بخاطر كارايي بالا بسيار محبوب شد.

چيپ i925

در سال 2004 اينتل چيپ هاي سري 900 را معرفي كرد. كه براي نسل جديد پروسسورهاي پنتيوم 4 و سلرون و سوكت LGA - 775 ساخته شده بود كه PCI Express hub را پشتيباني مي كرد و باس AGP را با DDR2 RAM جايگزين كرده بود.

پهناي باند زياد براي RAM

شايد فكر كنيد پهناي باند RAM بايد با سرعت باس سيستم يكي باشد. اما اينگونه نيست حقيقت اين است كه اگر پهناي باند RAM بيشتر باشد بهتر است چون RAM فقط با CPU در ارتباط نيست، بلكه اطلاعات را مستقيماً به پورتهاي گرافيكي ارسال مي كند و اطلاعات را از پورتهاي I/O دريافت و براي آنها ارسال مي كند. بنابراين RAM به پهناي باند زيادي احتياج دارد. در آينده بايد منتظر چيپهايي باشيم كه RAM هاي سرعت بالا را براي انتقال اطلاعات در اختيار مي گيرند.

نوشته شده در چهار شنبه 4 اسفند 1385برچسب:,ساعت 1:10 PM توسط نازی| |

 شبکه به طور کلی از اجزای زیر تشکیل شده است:

  • گره ها یا node ها یا همان کامپیوتر ها

  • یک وسیله ارتباطی که می تواند به صورت سیمی یا بی سیم یا ترکیبی از هر دو باشد.

  • تجهیزات مخصوص شبکه مانند روتر ها و هاب ها

در خصوص اینترنت باید بگویم این تجهیزات با یکدیگر کار می کنند تا اطلاعات را بین کامپیوتر ها جابجا نمایند چه بسا کامپیوتر شما اطلاعاتی را برای کامپیوتری در آن سوی دنیا می فرستد!

سوئیچ ها یکی دیگر از اجزای اساسی شبکه ها هستند چون سبب افزایش سرعت شبکه می شوند. سوئیچ ها به گره های شبکه که همان کامپیوتر ها هستند اجازه می دهند با یکدیگر به صورتی موثر و نرم با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.

سوئیچ شبکه

انواع مختلفی از سوئیچ ها و شبکه ها وجود دارند. به سوئیچ هایی که برای برای ایجاد ارتباط بین گره های یا کامپیوتر های یک شبکه داخلی یا محلی استفاده می شوند lan switch می گویند. کار مشترک و اصلی همه سوئیچ ها این است در هر لحظه که یک سری ارتباطات دو طرفه بین دو تجهیز موجود در شبکه ایجاد می کنند. بدین ترتیب از ایجاد اختلال بین آنها جلوگیری می کنند و باعث افزایش سرعت انتقال داده می شوند.

نوشته شده در چهار شنبه 4 اسفند 1385برچسب:,ساعت 1:7 PM توسط نازی| |

افراد زيادي كه با كامپيوتر سر وكار دارند دو اصطلاح BIOS  (كه مخفف basic input/output system است) و CMOS (كه مخفف complementary metal oxide semiconductor است) را با هم اشتباه مي گيرند و به يك معنا به كار مي برند. البته اين دو به هم مرتبطند ولي دو جزء مشخص و مجزا از هم هستند كه وجودشان براي كامپيوتر ضروري است.  BIOS  برنامه اي است كه يك كامپيوتر را استارت مي كند، در حاليكه CMOS جايي است كه برنامه BIOS اطلاعات و جزئيات مورد نيازش از قبيل تاريخ، زمان و تنظيمات سيستم را ذخيره مي كند.

BIOS يك برنامه كوچك است كه كنترل سيستم را از زمانيكه كامپيوتر روشن مي شود تا زمانيكه سيستم عامل كنترل را بدست مي گيرد در اختيار دارد. BIOS يك Firm ware (برنامه اي كه در حافظه فقط خواندني ROM قرار دارد) است.

CMOS يك نوع تكنولوژي از حافظه است كه مي تواند تنظيمات مورد نيازش را براي راه اندازي كامپيوتر در خود ذخيره كند. و در صورت نياز كاربر مي تواند اطلاعات يا تنظيماتي را اصلاح كند. BIOS كامپيوتر قطعاتي مانند فلاپي ديسك درايو و هارد ديسك و سرعت كلاك سخت افزاري را كنترل و راه اندازي مي كند.اما پارامترهاي خاصي براي راه اندازي كامپيوتر مورد نياز است كه بايد در جايي ذخيره و نگهداري شود. اينجا همان حافظه CMOS است و برنامه BIOS هر بار براي انجام وظايف خود از اين اطلاعات استفاده مي كند. بنابراين مشاهده مي كنيد كه اين دو به هم مرتبطند ولي دو واحد جداگانه هستند.

نوشته شده در چهار شنبه 4 اسفند 1385برچسب:,ساعت 12:59 AM توسط نازی| |

معلم گفت: بنویس "سیاه" و پسرك ننوشت
معلم گفت: هر چه می دانی بنویس و پسرك گچ را در دست فشرد.
معلم گفت:( املای آن را نمی دانی؟))و معلم عصبانی بود.
سیاه آسان بود و پسرك چشمانش را به سطل قرمز رنگ كلاس دوخته بودمعلم سر او داد كشیدو پسرك نگاهش را به دهان قرمز رنگ معلم دوخت و باز جوابی نداد.
معلم به تخته كوبیدو پسرك نگاه خود را به سمت انگشتان مشت شده معلم چرخاندو سكوت كردمعلم بار دیگر فریاد زد: بنویس گفتم هر چه می دانی بنویس و پسرك شروع به نوشتن كرد  " كلاغها سیاهند ، پیراهن مادرم همیشه سیاه است، جلد دفترچه خاطراتم سیاه رنگ است. كیف پدر سیاه بود، قاب عكس پدر یك نوار سیاه دارد. مادرم همیشه می گوید :پدرت وقتی مرد موهایش هنوز سیاه بود چشمهای من سیاه است و شب سیاهتر. 
 یكی از ناخن های مادربزرگ سیاه شده است و قفل در خانمان سیاه است."بعد اندكی ایستاد رو به تخته سیاه و پشت به كلاس و سكوت آنقدر سیاه بود كه پسرك دوباره گچ را به دست گرفت و نوشت((تخته مدرسه هم سیاه است و خود نویس من با جوهر سیاه می نویسد.))گچ را كنار تخته سیاه گذاشت و بر گشت معلم هنوز سرگرم خواندن كلمات بودو پسرك نگاه خود را به بند كفشهای سیاه رنگ خود دوخته بودمعلم گفت ((بنشین.))پسرك به سمت نیمكت خود رفت و آرام نشست معلم كلمات درس جدید را روی تخته می نوشت و تمام شاگردان با مداد سیاه در دفتر چه مشقشان رو نویسی می كردنداما پسرك مداد سبزی برداشت و از آن روزمشقهایش رابا مدادسبز نوشت معلم دیگر هیچگاه او را به نوشتن كلمه سیاه مجبور نكرد و هرگز از مشق نوشتنش با مدادسبز ایراد نگرفت.و پسرك می دانست كه قلب معلم هرگز سیاه نیست‬..................
نوشته شده در چهار شنبه 4 اسفند 1385برچسب:,ساعت 11:48 AM توسط نازی| |


Power By: LoxBlog.Com